آشوراده کلید مناطق حفاظتشده | | چاپ | |
ایران - زیستگاه |
يكشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۲۸ |
آشوراده کلید مناطق حفاظتشده
استاد فاطمه ظفرنژاد پژوهشگر بینالمللی آب عضو شورای مرکزی ستاد مردمی نجات آشوراده
کشتی نوح نوح پیامبر کشتی بزرگی ساخت. خداوند او را فرمود تا نیکان و خویشانش را بر آن سوار کند. آنان که باور داشتند بر کشتی سوار شدند. فرزندانش سام (جانشینش)، حام و یافث سوار شدند اما دیگر پسرش کنعان سرباز زد. نوح پیامبر همچنین از هرگونه از حیوانات یک جفت برگرفت و در کشتی جای داد تا نسل آنها منقرض نشود. آنگاه توفان سراسر زمین را درگرفت و تنها آنان که بر کشتی نوح سوار بودند نجات یافتند. پیشینه داستان مناطق حفاظتشده در حقیقت باید نقش کشتی نوح را برای پیشگیری از انقراض گونههای جانوران و انسان داشته باشند. مناطق حفاظتشده فضاهای جغرافیایی با ویژگیهای بومشناختی، تنوع زیستی و فرهنگی غنی هستند. اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت IUCN در سال ۱۹۴۸ در فونتن به لو فرانسه شکل گرفت و سازمانهایی چون کارگروه جهانی مناطق حفاظتشده WCPA، کارگروه نجات گونهها SSC، مرکز پایش جهانی حفاظت WCMC وابسته به برنامه محیطزیست سازمان ملل UNEP، با آن همکاری میکنند. مناطق حفاظتشده از دیدگاههای اجتماعی، محیطزیستی، فرهنگی و حفاظتی دارای اهمیت زیادی هستند. رویکردهای آزموده شده از سوی جوامع محلی و مردم بومی این مناطق در طول قرنها، نهتنها دانشگاهی برای یادگیری علم حفاظت طبیعت بشمار میرود که همچنین حفاطت از آنها، پاسخگوی بسیاری از چالشهای امروز مانند سیل، امنیت خوراک و آب، سلامت انسان، کاهش خطر بلایا و فجایع محیطی و تغییرات آبوهوا، است. هرچه آهنگ توسعه شدیدتر میشود فشار روی بوم سامانهها و منابع طبیعی تشدید میشود. مناطق حفاظتشده چنانچه بهخوبی مدیریت شوند میتوانند راهکارهای سازگار با طبیعت برای کاهش این فشار و نقش خود در تلفیق با توسعه پایدار را تثبیت کنند. معاهده تنوع زیستی در سال ۱۹۸۸ تنظیم شد و در همایش ریو در ۱۹۹۲ به امضای سران کشورهای جهان رسید. امروزه شمار مناطق حفاظتشده در سراسر دنیا نزدیک به ۲۰۰ هزار است که ۱۴٫۶٪ سطح اراضی و ۲٫۸% از سطح اقیانوسهای زمین را میپوشانند. آخرین نشست معاهده تنوع زیستی در سال ۲۰۱۵ در آیچی ژاپن برگزار شد و همه کشورها را مکلف کرد که میزان اراضی حفاظتشده خود را تا ۲۰۲۰ تا ۱۷% کل مساحتشان افزایش دهند. ما کجاییم؟ مناطق حفاظتشده ایران بنا بر اعلام سازمان محیطزیست تنها ۱۱% است. البته بسیاری استادان به سبب ساختوسازهای ناسازگار در مناطق حفاظتشده مانند جاده و پالایشگاه و... رقم واقعی را کمتر برآورد میکنند؛ اما اگر رقم رسمی را هم بپذیریم ما نهتنها باید فاصله ۳٫۶ درصدی خود از میانگین جهانی را جبران کنیم که لازم است برای رساندن مناطق حفاظتشده کشور به ۱۷% تنها تا چهار سال دیگر، برنامهریزی جدی داشته باشیم؛ یعنی تا سال ۲۰۲۰ باید ۱۰۰ هزار کیلومترمربع بر میزان اراضی حفاظتشده کشور بیفزاییم. عملکرد ما و آشوراده خوب، جناحهای سیاسی گوناگون بجای آنکه برای پر کردن شکاف بزرگ یادشده در بالا عزم جزم کنند، پیاپی توافقهای ناسازگار با دیگر دستگاهها را امضا میکنند و نان قرض دادن از حساب منابع طبیعی کشور را پیشه میکنند. تفاهمنامه آشوراده با سازمان گردشگری آخرین دستهگلی است که به آبدادهایم. میخواهیم آن را به سرمایهگذاران واگذار کنیم تا در ۳۸ هکتار از این جزیره کوچک هتلسازی کنند با میدان تیر و زمین گلف و جت اسکی و... درحالیکه جزیره آشوراده بخشی از تالاب بینالمللی و پناهگاه حیاتوحش میانکاله است که بنا بر مصوبه شماره ۱۲ مورخ ۱۳۴۸/۸/۱۲ منطقه حفاظتشده اعلامشده و در ۱۳۵۴/۵/۲۸ با وسعت ۶۶,۹۳۳ هکتار به پناهگاه حیاتوحش ارتقا یافته است. پناهگاه حیاتوحش میانکاله، شبهجزیره میانکاله، خلیج گرگان، لپوی زاغمرز و جزیره آشوراده را دربر میگیرد. مجموعه شبهجزیره میانکاله، خلیج گرگان و جزیره آشوراده نخستین تالاب بینالمللی ایران و از مهمترین ذخیرهگاههای زیستکره بشمار میرود و ادامه حیات گروه زیادی از ماهیان دریای مازندران و نیز بیش از یکمیلیون انواع پرندگان مهاجر آبزی و کنار آبزی به آن وابسته است و در سال ۱۳۵۵ از سوی برنامه انسان و کره مسکونی یونسکو یکی از ۹ ذخیرهگاه زیستکره شناخته شد. تنوع زیستی تنوع زیستی کممانند میانکاله سبب شد تا ۶ امتیاز از ۸ امتیاز ردهبندی تالابهای بینالمللی را به دست آورد و از نخستین تالابهایی بود که در فهرست پیمان رامسر در سال ۱۳۵۴ به ثبت رسید. گونههای کمیاب جانوری نخستین تالاب بینالمللی ایران مأوا و جایگاه زمستان گذرانی دستههای بزرگ پرندگان مهاجر است که برای جوجهآوری به آن مهاجرت میکنند. مرغ آتشی (فلامینگو)، باکلان، قو، مرغ سقا (پلیکان)، مرغابی، عقاب دریایی دمسفید، اردک سرسفید و... مرغان مهاجر و قرقاول خزری و دراج، مرغان ساکن میانکالهاند. پستاندارانی چون سگ آبی یا به زبان بومیان اوسگ یا همان فک خزری، گربه جنگلی، شغال، گراز، روباه، خرگوش، تشی، جوجهتیغی و انواع خفاش و جوندگان کوچک در میانکاله زندگی میکنند و مرال، پلنگ و گرگ هم در آن میزیستند. میانکاله زیستگاه ماهیان کمیابی چون ماهی خاویار، کپور و کفال بشمار میرود. گونههای گیاهی کمیاب پوشش گیاهی میانکاله گونههای منحصربهفردی را در برمیگیرد و ۱۷۹ گونه گیاهی در پناهگاه حیاتوحش میانکاله شناساییشده است. بررسیهای میدانی پژوهشی از سوی استادان گیاهشناس شناختهشده کشور در این منطقه و اثبات وجود گیاهان منحصربهفرد در آن سبب مخالفت آنان با تفاهمنامه واگذاری آشوراده شده است. انارستانها، چمنزارها و دیگر پوششهای گیاهی کنارهای و جنگلزارهای میانکاله از ارزش بومشناختی (اکولوژیکی) زیادی برخوردارند. از گونههای مهم گیاهی منطقه میتوان از انار وحشی، ازگیل، تنگرس، ولیک، گز، جگن، نی و داغداغان نام برد. حکمرانی سودمحور در دوران مدرنیته گسترش نگرشهای سودمحور و نولیبرالیستی در جامعه، گامبهگام تسلط کانونهای مالی و قدرتهای پول سالاری monetaristy در اداره امور کشور را افزایش میدهد و همه معیارها را در این راستا متمرکز میکند. همهچیز بر پاشنه رشد اقتصادی و افزایش آن میچرخد فارغ از اینکه به بهای چه فجایع انسانی و به بهای چه تخریبی در منابع طبیعی زمین عاید شده باشد. کلوب رم تاریخچه توجه به حفاظت زمین از شر سودجویی، به پیدایش کلوب رم در دهه شصت میلادی بازمیگردد. گروهی از اندیشمندانی که خطر تسلط سرمایه سالاری برجهان را در دو جنگ جهانی آزموده بودند برای پیشگیری از نابودی زمین، کاری تحقیقی به دانشگاه ماساچوست MIT سفارش دادند که نتیجه آن انتشار گزارشی بود بنام رشد اقتصادی را متوقف کنید. فحوای کلام این گزارش آن بود که در چارچوبهای تنگ سوداگری مکاتب اقتصادی موسوم به لیبرالیسم و نولیبرالیزم و... منابع کره زمین تاراج و زیستگاههای آن نابود خواهد شد که بنا بر قانون اثر پروانهای نابودی انسان را نیز در پی خواهد داشت. در پی آن همایش جهانی استکهلم برگزار شد که هشدارهای جدی به لزوم حفاظت زمین و تغییر سیاستگذاریهای کلان در جهان را در برداشت. در ۱۹۹۲ همایش سران جهان در ریودوژانیروی برزیل به امضای سند ۲۱ که مهمترین سند حفاظتی زمین است انجامید. رگههای اندیشه کسانی چون میشل فوکو و بحثهای زیست سیاست او در این سند مشهود است. در این سند مدرنیته و شیوه حکمرانی چند صدساله سودگرایی نقد میشود و بازگشت به حکمرانی بومی محلی و کوچکمقیاس در مقابل اندیشههای جهانیشدن و الگوی توسعه یکسان برای سراسر کره زمین مطرح میشود. سند ۲۱ علیرغم آنکه ربع قرن از پیدایش سن ۲۱ میگذرد اما هنوز در کشور ما هضم نشده و جایگاه درخور خویش را نیافته است. ما هنوز در پی الگوهای جهانی تقلیدی مشغول سدسازیها، شهرسازیها، راهسازیها، گسترش صنایع و ساختوسازهای ناسازگار با بوم شناخت سرزمینمان هستیم؛ و متأسفانه اثرات ناسازگار این الگو را یا نمیبینیم یا با فرافکنی بدوش کشاورزان یا آبوهوا یا... میاندازیم. سوداگری در مناطق حفاظتشده نقشه درآمدزایی و سرمایهگذاری برای ساختوساز در مناطق حفاظتشده ایران از دهه هفتاد آغاز شد و مجوز ساختوساز در آشوراده در اواخر دولت هشتم صادر شد. این کار با اعتراض کارشناسان و طرفداران محیطزیست روبرو شد. رییس سازمان محیطزیست دولت نهم توانست موافقتنامه واگذاری اراضی پناهگاه حیاتوحش آشوراده را لغو کند. در اواخر دولت دهم بار دیگر تغییر کاربری آشوراده مطرح شد که باز با مخالفت کارشناسان و طرفداران محیطزیست کشور متوقف شد. در سال ۱۳۹۳، در دولت یازدهم، تفاهمنامه میان سازمان محیطزیست و سازمان گردشگری امضا گردید و هتلسازی، میدان تیر، جت اسکی، زمین گلف و... بخشی از طرح پیشنهادی گردشگری بود. درحالیکه طبیعتگردی و گردشگری پایدار در مناطق حفاظتشده و نیز آشوراده به ساختوساز نیاز ندارد. گردشگران میتوانند پس از گردش بسیار حسابشده و با رعایت موازین حفاظتی به پرندهنگری و مشاهده طبیعت بکر بپردازند و سپس در چند کیلومتری جزیره به مهمانسراها و اقامتگاههای بندر ترکمن بازگردند. ستاد مردمی نجات آشوراده پسازآنکه خبر امضای تفاهمنامه میان سازمان محیطزیست و سازمان گردشگری به بیرون درز کرد، ستادی بنام ستاد مردمی نجات آشوراده (سمنا) تشکیل شد. ۱۹۰ سازمان مردمنهاد از سراسر ایران به این ستاد پیوستند. سازمانهای مردمنهاد محیطزیستی، زنان طرفدار محیطزیست، کوهنوردان، انجمنهای طرفدار حرمت حیات، دوستداران میراث فرهنگی و طبیعی ایرانزمین، استادان دانشگاه، معماران و نیز انجمن ارزیابی محیطزیست کشور، به سمنا پیوستند. این تفاهمنامه با قانون اساسی و معاهدات بینالمللی مانند «پیمان مبارزه با بیابانزایی» و «پیمان تنوع زیستی» و سند ۲۱ مغایر است. این تفاهمنامه همچنین با توصیههای مقام رهبری در ۱۷ اسفند ۱۳۹۳ که هرگونه ساختوساز در مناطق حفاظتشده ولو به بهانههای بسیار موجه مانند حوضه علمیه و... را منع کردند ناسازگاری آشکار دارد. سمنا توانست با ارسال نامههایی به مسئولان سه قوه از سازمانهای قضایی تقاضای رسیدگی کند. سازمان بازرسی کل کشور با بررسی اسناد و مدارک یک سال انجام کار را به تعویق انداخت. اینک از زمان دستور توقف کار در آشوراده یک سال گذشته و نقشه راه نرم و قانونی سمنا تا اینجای کار مؤثر و متین پیگیری شده است؛ اما شنیدیم که به گونه پنهانی کارهایی برای پهنهبندی و... در آشوراده در دست انجام بوده و طرح بار دیگر به هیئت دولت ارائهشده است. شنیدیم که بار دیگر تمایل به ساختوساز اوج گرفته میخواهند ساختمانها و تأسیساتی در وسعت ۳۸ هکتار بسازند! لزوم انجام تغییرات اساسی عدم توجه به علت وجودی مناطق حفاظتشده از سوی سوداگران قابلدرک است؛ اما اینکه مسئولان سازمان محیطزیست کشور علت وجودی این مناطق را فراموش یا فدای مصلحتاندیشیهای جناحی و حزبی کنند مطلب مهمی است که بار دیگر ناتوانی دستگاههای عریض و طویل دولتی در حل معضلات جامعه علیرغم همه ظاهرسازیها را نشان میدهد. دولت فربه و دستگاههای ناکارآمد و معضل آفرینش مانع اصلاح امور است. جوامع بومی هزاران سال بهخوبی هم از طبیعت بهرهبرداری میکردند و هم بهخوبی آن را حفاظت. در سند ۲۱ بر توجه به دانش بومی و توانمندسازی دوباره جوامع بومی برای بازگشت به شیوه اداره تولید و حفاظت محیط هزاران سالهشان تأکید شده است. این بدان معنی است که وجود دستگاههای دولتی مانند سازمان حفاظت محیطزیست یا سازمان جنگل و مرتع، مدیریت منابع آب و نیرو نهتنها هیچ اثر مثبتی در بهبود شرایط زیستگاهها و بوم سامانههای کره زمین نداشتهاند که سبب تخریب هرچه بیشتر آنها شدهاند. سخن پایانی با توجه به روح ابلاغیه سیاستهای کلی محیطزیست مقام مورخ ۱۳۹۴/۸/۲۶ مقام رهبری در جرم انگاری تخلفات محیطزیستی و با توجه به سخنرانی ۱۷ اسفند سال گذشته ایشان که ساختوساز در عرصههای طبیعی ولو به بهانههای بهظاهر موجه را مردود شمردند، امید که مسئولان دلسوز کشور بتوانند در بهبود شرایط نگرانکننده محیطزیست کشور گامی بسیار مؤثر بردارند. باشد که توقف کامل هرگونه ساختوساز در آشوراده آغازی باشد برای توقف هرگونه ساختوساز در مناطق حفاظتشده کشور. باشد که سطح دقیق این مناطق از سوی خبرگان و دانشگاهیان مستقل بازبینی شود و رساندن آن به میزان %۱۷ کل اراضی کشور یعنی ارتقا تا ۲۸۰ هزار کیلومترمربع از سطح کشور تا چهار سال دیگر را محقق کنیم. سرگذشت کنعان سرگذشت انسان ازخودبیگانه، مصرفزده، سوداگر و بیحکمت مدرن است. کنعان خود و نسلش نابود شدند و این شاید عبرتی باشد برای انسان مدرن که بیتوجه به زندگی خود و زندگی نسلهای آینده، به ارزشها پشت میکند و سوداگری را سرلوحه فعالیتهایش قرار میدهد. انسانی که آخرین پیوندهایش با دیگر زیستمندان زمین را با نابودی نسل آنها رقم میزند بیآنکه به کشتی نجات بیندیشد. پسر نوح با بدان بنشست...
بنمایه: دوهفتهنامه روبرو |