ستارگان درخشان در مقابله با بحران | | چاپ | |
ایران - آب |
شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۶ ساعت ۱۹:۰۰ |
ستارگان درخشان در مقابله با بحران حسین صدقی، استاد تمام آبشناسی
در یک جبهه رزمندگانی تحت عنوان «مدافعین حرم» در آنسوی مرزها در بلادی ناشناس که هیچوقت پشت جبههای در آن نمیتوان متصور شد در حال مبارزه با اژدهای تروریسم بینالملل هستند، پدیدهای از تروریسم را شاهد هستیم که حتی مخوفتر، بیرحمتر و مهمتر از همه مجهز به مدرنترین سلاحهای کشتارجمعی است. تروریسم امروز در منطقهٔ خاورمیانه از سلفهای خود دیوها و موجودات افسانهای یونان باستان، شاهنامه فردوسی و افسانههای خاور دور بسیار هولناکترند و معلوم نیست که رستم و اسفندیار پهلوانان در شاهنامه، آپولون، آگامنون، زئوس، پرساوش، پرومته، هکتور و آشیل جنگجویان اساطیری در یونان باستان آیا میتوانستند همچون «مدافعین حرم» در بلادی ناآشنا در مقابل دیوها و موجودات مخوف امروزی که افسانهای نیستند، اینگونه با رشادت و سربلندی پایداری کنند؟! اما کار در جبهه دوم، مأمورین حافظ امنیت در درون مرزها تحت عنوان «سربازان گمنام امام زمان» در کلیه نهادهای اطلاعاتی، انتظامی و امنیتی که نهتنها با رشادت و فداکاری بلکه مهمتر از همه هوشمندانه و با بصیرت کمنظیری با انواع موضوعاتی که با صور مختلف و گوناگون میتواند امنیت داخلی مرزهای کشور و شهرها و روستاهای سرزمین پهناورمان را تهدید نماید، مصون و امن نگهدارند. حضور در این دو جبهه لایههای اول مقاومت و پایداری در عرصه ایجاد امنیت کشورند که بهواقع ستارگان واقعی مقابله با بحراناند. و اما نگاهی داشته باشیم به وسعت بحرانها، تنوع، منشأهای داخلی و خارجی، پیدایش آگاهانه و عامدانه و ظهور ناآگاهانه و بیتدبیری و... : بحران تحریم، بحران بیکاری، بحران رکود، بحران تورم، بحران فسادهای اداری و بانکی، بحران رانتخواریها، بحران فیشهای حقوقی نجومی، بحران مهاجرت، بحران دریاچه ارومیه، بحران زیستمحیطی، تحریمهای بانکی، تحریمهای حقوق بشری، تحریمهای موشکی، بحران ریزگردها، بحران رقابتهای ناسالم در عرصه سیاسی، انواع بحرانهای خاورمیانه و این روزها آب که بهعنوان شاهبیت بحرانها خودنمایی میکند. تردیدی نیست که وسعت و انتشار و در پارهای موارد بزرگنمایی بیش از واقعیت حجم انبوهی از مشکلات و بحرانهای واقعی و یا ساختگی میتواند با مفاهیم و اهداف متفاوتی ارائه گردند. امنیت پایدار تا زمانی تداوم مییابد که جامعه باور داشته باشد که ظرفیتهای مقابله و برونرفت از طیف گسترده موضوعات نهادینهشده را داشته باشد و با این پذیرش است که امیدواری به حل مشکلات، تداومبخش امنیت موجود خواهد شد. برای پاسداشت و ادای تکلیف در مقابل لایههای اول تأمینکنندگان امنیت کشور باید عملکرد لایههای دوم و سوم با هوشمندی و بصیرت همراه باشد. ما اکنون بهجای گستردگی عناوینی برای بحرانها بهتر است مجموعه بحرانها را در یک طبقهبندی قرار دهیم تا به این طریق وسعت سازی بیهوده در خصوص بحرانها را مهار نموده و جایگاه مسئولیت مقابله با آنها شفافتر گردد. این طبقهبندی نشان میدهد که حوزه هر بحران از کجا منشأ گرفته و چه نهادهایی و با چه ظرفیتهایی مسئولیت مقابله با آن را بر عهدهدارند. فراموش نکنیم که لایه اول مقاومت با فداکاری و شهادت پذیری خود قدم اول و اساسی برای زدودن بحرانهای دیگر را در جامعه برداشته است. اگر به این امنیت کوچکترین آسیبی وارد شده بود. یا بشود ما کوچکترین فرصتی برای اندیشیدن به مسائل دیگر را از دست میدادیم. این فرصت نعمت الهی است. بحرانهای ما در چهار طبقه قرار میگیرند: ۱- بحرانهایی که منشأ خارجی دارند مانند انواع تحریمها و اجماع چند کشور بهمنظور فشار بر سیاستهای استقلال طلبانه نظام جمهوری اسلامی ایران. ۲- بحرانهایی که منشأ اقتصادی دارند مانند بیکاری، تورم، رکود و... ۳- بحرانهایی که منشأ فساد، رانتخواری و سوء مدیریتی دارند. ۴- بحرانهایی که منشأ اقلیمی، آب و هوایی و محیط زیستی که ریشه در مدیریتهای ضعیف و ناکارآمد در گذشته دارد. هرچند که موضوعات بندهای مختلف منفک از هم نیستند و میتوانند اثرات متقابلی بر هم داشته باشند ولی این طبقهبندی کمک میکند که انشعابات مستقل و مرتبط هر بحران و حوزه مسئولیتهای بخشهای مختلف و نهادهای مسئول از شفافیت بیشتری برخوردار گردند. لیکن به جهت ضرورت موضوعاتی که در خصوص بحران آب بهصورت غیرمسئولانه این روزها در رسانههای مختلف منتشر و در کانون توجه قرارگرفته، در این مقاله اولویت اول به موضوع آب اختصاصیافته است. اینک برای تعیین راهبردهای چگونگی مواجهشدن با بحران و پیشگیری از دامنه تبعات تأخیر در تصمیمگیری، مختصری از رویدادهای اتفاق افتاده در رسانههای مختلف، شبکههای اجتماعی و گزارشهای منتشره از همایشها و سمینارها ارائه میگردد. این گزارش مقایسهای است به اظهارات و واکنشهای نهادهای دولتی، مراکز علمی پژوهشی و شخصیتهای مرتبط با موضوع بحران آب هست که یک شیوه حکایت از تلاش مستمر و بیوقفه که بیش از نیم قرن در جهت پیشگیری از بروز بحران ادامه داشته و دارد؛ و شیوه دوم مبنی بر استفاده از فرصتها در مواقع بحرانی برای درخشش در آسمان بحرانهاست. در چند ماه اخیر حجم انبوهی از اظهارات غیرعلمی و عمدتاً اغراقآمیز و غیرمسئولانه در رسانههای گروهی داخلی و خارجی و همچنین شبکههای مجازی در خصوص بحران آب منتشر گردیدند که پیامی جز بحران افزایی، نومیدی و در مواردی تشویق به تنشها و منازعات اجتماعی ندارد، از آن جمله بخش ناچیزی از این اظهارات مورد اشاره قرار میگیرد: • فاینشنال تایمز لندن: با عنوان «ایران خشک شد» مقالهای انتشار داده است، در این مقاله نوشته شده: «ایران با پیشینهٔ هفت هزار ساله تا بیست سال دیگر از بیآبی و خشکسالی نابود میشود و از آن بیابانی به جا خواهد ماند که هیچ گیاه و جانداری توان زندگی در آن را نخواهد داشت.» و به لحاظ اینکه این مقاله آبی باشد برای خاموش کردن آتش و نه آتشافروزی، اظهاراتی که بهصورت غیرعلمی و غیر کارشناسانه و غیرمسئولانه در خصوص بحران آب در داخل کشور ارائه شده، بدون ذکر منبع آورده شده است: • بحران آب باعث میشود که پنجاه میلیون ایرانی ناچار به مهاجرت خواهند شد. • بحران آب ایران را خواهد بلعید. امروز میدان واقعی جنگ در حوزهٔ آب است. • جنگ پراکندهٔ آب هماکنون به گونهٔ «خزنده و آرام» شروع شده و فقط اخبار آن منتشر نمیشود. • تا پنج سال آینده شاهد جنگ فراگیر آب در داخل شهرها و بین مناطق و استانها خواهیم بود. • قم و کاشان تا پنجاه سال دیگر وجود ندارند. کشاورزی ایران نابود خواهد شد. • پانصد شهر کشور دچار بحران کمآبی است، آب شرب این شهرها بهناچار جیرهبندی خواهد شد. • در مواردی اظهارشده است که بحران آب به حدی است که برای مسواک زدن و وضو گرفتن با محدودیت مصرف آب روبرو خواهیم شد. • و یا در شبکههای مجازی نسبت به انتشار پوسترهایی نظیر زیر مواجه میشویم:
من تردیدی ندارم که بخش اعظم مطالبی از این قبیل و یا پوستر سازیهایی که صورت میگیرد، از سر دلسوزی و احساس مسئولیت هست ولی اشاعهٔ اینگونه مطالب حتی از سر دلسوزی و حسن نیت عوارض نامطلوب و خطرناکی را در پی خواهد داشت، ضمن آنکه این اظهارات از مبنای صحیح علمی خارج گردیده و با اغراقگویی و بحران افزایی همراه است. و اما بخشی از تلاشهای واقعی و بیوقفهای که بیش از نیم قرن در جهت پیشگیری از بروز بحران آب ادامه داشته و نشان میدهد ظرفیتهای علمی و کارشناسی کشور در حد اعلاء برای مقابله با این بحران وجود داشته و دارد. هرچند که در گذشته برای پیشگیری از این بحران به ظرفیت بالای علمی کشور بیتوجهی شده، ولی به تکیه بر تعهد و تخصص آنها قادر خواهیم بود به یک تعادل در چرخهٔ طبیعی مصرف آب نائل گردیم. در زیر به بخشی از تلاشها و هشدارهایی که توسط اساتید و کارشناسان در پنجاه سال گذشته صورت گرفته اشاره میگردد: در سال ۱۳۴۴ آقای دکتر ابوطالب مهندس کتابی تخت عنوان «منابع آبهای ایران به لحاظ توسعه اقتصادی» نگاشتهاند. دکتر مهندس در ۵۱ سال پیش ظرفیت منابع آبهای ایران را برای بخشهای مختلف توسعه اقتصادی مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهاند. اجرای پروژههای متعدد «بخش سیلاب» توسط آقای دکتر آهنگ کوثر که از سال ۱۳۵۵ در مناطق وسیعی از اقلیمهای خشک و نیمهخشک در جنوب ایران به اجرا در آمد حاکی از آن بود که درک مواجهشدن و پیشگیری از بحران کمآبی در طیف وسیعی از بدنهٔ علمی و پژوهشی کشور وجود داشته. نگارنده در جلسات بسیار زیادی با آقای دکتر آهنگ کوثر در خصوص موضوعات مربوط به شرایط اقلیمی خشک ایران شرکت داشته و شاهد تلاشهای بیوقفه ایشان برای متقاعد کردن مسئولین وقت وزارت کشاورزی پیش و بعد از انقلاب بوده است. از دانشگاه شهید چمران اهواز آقایان: حسین صدقی، پروفسور علی کاشانی، دکتر فریدون کاوه، دکتر مرتضی الماسی و پروفسور مهدی قمشی و... در مقالات، سمینارها و طرحهای پژوهشی در طی بیش از ۴۰ سال گذشته تاکنون نسبت به برنامههای توسعه بخش کشاورزی و خصوصاً الگوهای کشت در مناطق جنوبی کشور هشدارهای مسئولانه و کارآمدی برای پیشگیری از بحرانهای احتمالی ارائه نمودند. از دانشگاه شیراز آقایان: دکتر علیرضا سپاسخواه، دکتر محمود جوان، دکتر علیرضا کشاورزی، دکتر محسن تقوی، دکتر علیاکبر کامکار حقیقی، مرحوم دکتر منصور نیک نژاد، دکتر منوچهر مفتون، دکتر علی ابطحی، دکتر منصور زیبایی، دکتر یحیی امام، دکتر نجفعلی کریمیان، دکتر علیمراد حسنلی، دکتر جعفر ناظم السادات و... در طرحهای پژوهشی و سمینارها و کارگاههای آموزشی در خصوص بهرهبرداریهای بیرویه از منابع آبهای زیرزمینی و سیاستهای غلط توسعه در بخش کشاورزی در طول بیش از سه دهه بارها هشدار و اعلان خطر نمودند. علاوه بر این دانشگاه شیراز در سال ۱۳۷۴ با توجه به اهمیت موضوع کمآبی بخشی مجزا تحت عنوان «مدیریت مناطق بیابانی» تأسیس نمود که اکنون نیز دایر است. موارد فوق بخشی از مجموعهٔ بدنه علمی و کارشناسی کشور هستند که بدون ادعا و بدون قصد درخشش در آسمان بحران، در پنجاه سال اخیر تلاشهای خود را برای پیشگیری از بحران بیوقفه ادامه دادند.
اظهاراتی که امروز از سوی تعداد محدودی پس از ظهور بحران آب، ارائه میگردد و گاهی موضوع مهاجرت پنجاه میلیون ایرانی را در اذهان عمومی صحنهآرایی میکنند و یا اظهاراتی نظیر جنگ داخلی، جنگ استانی و جنگ شهر به شهر را غیرمسئولانه و بدون بررسی عواقب احتمالی و به شکلی غیر کارشناسانه ارائه مینمایند، هیچ کمکی که به حل بحران نمینماید و مضافاً موجبات نگرانی و تشویش مردم را فراهم میسازد. در مواردی نیز اعلام میگردد که بحران آب تهدیدی بزرگتر از جنگ هستهای است؛ و خطر بحران آب بیشتر از خطر داعش و آمریکاست. قطعاً غیرمسئولانه ارائه شدهاند.
بحران آب از دید معلم قدیمی علم آب: - ما فقط با بحران آب در بخش کشاورزی مواجه هستیم. - بحران اصلی در بخش کشاورزی از آب منشأ نمیگیرد. در اصل بحران اصلی، بحران سیاستگذاری و مدیریت غلط توسعه در بخش کشاورزی طی چند دهه اخیر اتفاق افتاده است. - مدیریت مصرف آب در بخش صنعت و شهری بهسرعت قابلترمیم است. - مدیریت آب در بخش کشاورزی طی یک برنامه ۷-۵ ساله میتواند به یک ثبات و پایداری مطمئن برسد.
من حسین صدقی بهعنوان یکی از معلمان قدیمی علم آب مسئولیت حل این بحران را به نمایندگی از جمع کثیری از همکاران دانشگاهیام، بر عهده میگیرم و یقین دارم که ارتباط دادن طرح موضوع بحران آب به جنگهای داخلی و استانی و یا جنگ هستهای یک توهم نابخردانه بیش نیست، اراده ملت و ظرفیت بالای علمی دانشمندان متعهد و میهندوست ایران، قادر به برونرفت از هر بحرانی است نه بحران افزایی. اینک: سؤال بزرگ این است: آنان که آگاهانه و یا غیرآگاهانه سخن از «در آینده پنجاه میلیون ایرانی مجبور به مهاجرت خواهند بود» یا جنگ شهرها برای آب در پیش است و به عواقب تخریب روانی ناشی از انتشار اینگونه القائات هم فکر کردهاند؟ نگارنده بر این باور است که ما امروز شاهد و درگیر با بحرانی هستیم که ریشه در سوء مدیریت مصرف آب در توسعهٔ بخش کشاورزی طی چند دههٔ گذشته دارد و همانگونه که گفته شد بحران آب با اندکی شجاعت در تصمیمگیری در قالب مدیریتی صحیح و زمانبندیشده و مصون از مداخلات غیر کارشناسانه، قابلحل خواهد بود.
***
منبع: هفتهنامه جلگه جنوبی، یک شهریور ۹۵، با سپاس از آقای مسعود قدکپور، مدیر مسئول هفتهنامه برای در اختیار گذشتن متن این یادداشت |