سیلاب پدیدهای طبیعی برای پایداری طبیعت | | چاپ | |
جهانی - رودخانه |
سه شنبه ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۴۶ |
سیلاب پدیدهای طبیعی برای پایداری طبیعت
ماهیت واقعی سیلاب چیست و چگونه از سیلاب درپناه بمانیم؟
پدارم آستانی، کنشگر زیستبوم
به گواه دانش استادان و متخصصان زیستبوم و آبشناسی و آبخیزداری و زمین، سیلاب یک پدیده طبیعی و بایسته برای بازسازی و پایداری طبیعت هست. در زبان پارسی، به گذرگاهی که آبهای سرچشمه گرفته از کوهها، روان میشوند، رودخانه میگویند. واژه خانه به معنای جای زندگی هست و رود، خانهای دارد که مردم بومی ایران از هزاران سال پیش، به تجربه پدران و نیاکان خود، از بروز سیلاب و پیرامون حداکثری سیلاب آگاه بودهاند و به گواه تاریخ و بازماندههای باستانی کشفشده، مردم ایران، خانهها و روستاها و شهرهای خود را، دور از حریم رودخانه و بر روی ارتفاع بالاتری میساختند. رودخانهها همواره در طول سال، در اثر دگرگونیهای هوا، سیلابهای کوچک و بزرگی دارند، ولی در دورههایی نیز که معمولاً هر نیمقرن یکبار رخ میدهد، سیل بزرگی رخداده که از بالاترین تراز گذرگاه رودخانه نیز گذر کرده و در جلگههای منتهی به رودخانه جاری میشود. این سیلهای بزرگ گرچه سهمناک و ویرانگر هستند، ولی بخشی از نیازهای طبیعی اکوسیستمهای آبی هستند. ارمغانی که این سیلابهای بزرگ برای بشر دارند، بسیار باارزش هست.
سیلاب، موجب پالایش رودخانه از آلودگی و شوری شده و مایه تغذیه جلگه و دریا و یا تالابها از مواد معدنی و مغذی تازه میشود. این مواد، مایه حاصلخیزی خاک جلگهها شده و دلتای رودخانهها که به دریا منتهی میشود را تغذیه کرده و افزون بر فراهم آوردن خوراک ماهیها، ساحل دریا را که همواره دستخوش فرسایش و شستشو با موجهای دریاست، با آورد خاک و ماسه تازه بازسازی میکند. کنترل سیلاب با ساخت سد و راهنیافتن سیل به جلگهها، میتواند بهمرورزمان آنها را که از هزاران سال قبل تاکنون، جایگاه بهترین زمینهای کشاورزی و بزرگترین تمدنهای بشری بودند را رفتهرفته به خاکهای بیحاصل دگرگون کند که در این صورت برای کشاورزی، نیاز به خرید و واردکردن کودهای گرانقیمت کشاورزی هست و اگر چند گاهی به این زمینهای سیلندیده، آب نرسد، در پرتو تابش آفتاب و تبخیر و گرما دستخوش تبدیلشدن به بیابان هستند. تالابها نیز با بهرهمند نشدن از این سیلابها، در معرض بیابان شدن هستند و نخستین اثرات این دخالتها، برخاستن ریزگردهای مهیب از این تالابهاست.
در دههای گذشته با ساخت لگامگسیخته سازههای بتونی، همچون سدها، سیلبندها، دیوارهای بتونی و از طرفی برداشت و جابجایی آب بینحوضهای رودخانهها برای مصارف گوناگون و در نظر نگرفتن حقابه حداقل ۷۰ درصدی رودخانهها و لحاظ نکردن ارزیابیهای فراگیر و درست محیطزیستی انجامگرفته است، رودخانهها کوچکتر و محدودتر شدند و درنتیجه، به همین روال در این چند دهه، تأسیسات شهری و صنعتی نیز دامنه گسترش خود را به سمت رودخانهها گسترش دادند و جلگههایی که روزی بهجز کشاورزی در آن چیزی دیگری نبود، دگرگون شدند. تا جایی که لب رودخانهها را با تأسیسات سیمانی محصور کردند و در آن خانه و پارک و ویلا و رستوران و کارخانه و... دایر کردند!
بخش دیگری از آبها، سفرههای آبزیرزمینی یا آبخوانها هستند. این آبخوانها در اثر نشت آب از کف رودخانهها و تالابها به زیر زمین و یا آب باران، به وجود آمدهاند. در اثر ساخت سد و طرحهای ترابرد آب بینحوضهای، این آبخوانها نیز ذخایر باارزش هزاران ساله خود را از دست میدهند. نمیتوان از آبخوانهای باارزشی که زیر این جلگههای حاصلخیز هستند غافل شد. ساخت سد و انتقال آب رودخانهها از مناطق پرآب خوزستان و لرستان و چهارمحال و بختیاری و تهی کردن سفرههای زیرزمینی این مناطق و برهم زدن اکوسیستم جلگهها، آسیبهای زیادی میتواند ببار بیاورد. درحالیکه میتوان با سرمایهگذاری و نکوداشت جلگههایی همچون خوزستان، بهترین و بزرگترین کشاورزی کشور را رونق دهیم که حتی توانایی آن را دارد تا نیاز همه کشور را نیز برآورده کند، بردن آب به کویر که دارای تبخیر بالاست و آبخوان کوچکی دارد، بازدهی اقتصادی نداشته و به زیان منافع کشور هست.
جنگلها و مراتع نیز در کوهستان و پیرامون رودخانهها و...، نقشی مانند اسفنج دارند که آبهای سطحی را در خود اندوخته کرده و بهتدریج آن را به سمت رودخانهها و آبخوانها هدایت میکنند و افزون بر تعدیل هوا و تغذیه خوراکی رودها و خاکها و جلوگیری از فرسایش کوهستان و خاکها، نقش اساسی در مهار و کاهش اثرات تخریبی سیلابها دارند.
برای در پناه ماندن از سیلابها، خارج کردن مناطق شهری از گستره این سیلها و طراحی آمایش سرزمین برای حداقل نیمقرن آینده که در آن انتقال یا حذف تأسیسات شهری و روستایی و صنعتی که در جلگههای پست و کمارتفاع ساختهشده است به بلندی بالاتری (مناطق کوهستانی نباشد) که دور از سیلهای بزرگ بوده، بدیهی و لازم هست. همچنین احیا و نکوداشت سریعتر جنگلها و توقف ساخت جاده و ویلا و شهرک در مناطق کوهستانی، باید دستور کار قرار بگیرد. |